آروین آروین ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

از لحظه ای که آمدی ...

عزیز من گل من آروین من قند من نبات من تولدت مبااااااااااااااااااااااارک

             عزیز من گل من تولدت مبارک  عزیز من گل من تولدت مبارک عزیز من گل من تولدت مبارک عزیز من گل من تولدت مبارک  تولدت مبارک تولدت مبارک قشنگ شدی گل شدی شدی مثل عروسک عزیز من گل من تولدت مبارک قشنگ شدی گل شدی شدی مثل عروسک عزیز من گل من تولدت مبارک رو سقف این اتاقه یه عالمه ستاره میخواند تولدتو جشن بگیرند دوباره فشفشه های روشن بادکنکای رنگی رو دستامون میرقصند رقص به این قشنگی وقتشه که فوت کنی شمعا رو خاموش کنی شادیو مهمون کنی غم رو فراموش کنی نگاه نکن اینقده تو اینه خودت رو بیا بب...
24 مهر 1393
1487 19 34 ادامه مطلب

جشن آسمانی

  بابا بزرگم،شاد است و خوشرو يك شال سبز است،دور سر او در خانه اش هست،يك جشن زيبا جشني كه برپاست،در آسمان ها من مي روم با،بابا و مامان عيدي بگيرم،از لاي قرآن همراه مردم،امروز من هم پيشانیش اش را،بايد ببوسم سلام ماهکم   دیروز وقتی از سر کار برمی گشتم رفتم یه چند بسته شکلات و شیرینی و چند متر روبان سبز و طلایی خریدم تا مادر و پسر  با هم دیگه سکه های عیدیتو تزئین کنیم    چقدر هم  اینجور کارها برات جالب و  سرگرم کنندست  در حین کار با هم کلی صحبت کردیم و نهایتا بهت گفتم فردا  تو مهدت به خانوم  مربیات و دوستات &nbs...
20 مهر 1393

سلام من کودکم...

   سلا م به کودکم به آروین   3 ساله شیرینم   سلام به همه کودکان عزیز جهانم  درسال   1986  تو یه همچین روزی  2  تا  ازدانش‌آموزان 9 ساله مدرسه آتاتوری در نیویورک با نوشتن نامه ای  از همه بچه‌های دنیا خواستند که با هم روزی را به صلح  و آرامش  و  دنیای  بدون جنگ  اختصاص دهند کاش  چشمها و گوشهای خفته ،این پیامهای آسمانی را دریابند و رویای دنیای بدون جنگ تحقق پیدا کنه  کاش دنیا سراسر کودکانه می شد و ما کودک  !   ...
16 مهر 1393
1483 10 18 ادامه مطلب

فصل پاییز آمد و باز هم مدرسه ها ...

  بوی  مدرسه ، بوی پاییز   بوی نم بارون  تو خیابون خیس   بوی مدرسه ، بوی پاییز  بوی دفترهای نو و تمیز  شوق دیدن بچه های قدیمی  همشاگردی های مهربون و صمیمی  خوندن دعا تو صف صبحگاهی انجام چند تا نرمش برای شادابی  نشستن پشت نیمکتهای چوبی  یاد میز معلم و تخته سیاه چوبی ....   سلام به پاییز قشنگ سلام به  برگهای سرخ و زرد رنگ  سلام به بارون  که با اومدنش طراوت و شادابی رو بهمون هدیه کرد سلام سلام  هزااااااااااااااااااران سل...
5 مهر 1393
2394 15 19 ادامه مطلب

خاطرات خوش روزای گرم تابستونی آروین 35 ماهه ناااااااااااازم (سری 2)

سلام به پسرم به عشق شیرینم به آرش گلم  به سروش مهربونم  و سام دلبندم  زندگی زیباست  این روزها اگر عاشقانه سپری می شوند، به عشق بودن شماست. زندگی با وجود شما زیباست؛ زیباتر از همه روزهایی که سراغ داریم.   با تمـام مـداد رنگـی هـای دنـیا خـالی از هـرتشبیه و استعـاره و ایهـام … تنهـا یکــ جملـه برایـتان خـواهـم نوشت : دوستتون دارم                 &n...
5 مهر 1393

لحظه های شیرین و بی تکرار با تو بودن ( گل پسرم 34 ماهگیت مباااااااااااااااارک )

سلام به  همه دوست جونای گلم و  نی نی گوگولیهای نازم  که اینقدر ماهیییییییییییید ومهربون  و با محبتت و لطف زیاد و  نگاه  همیشه قشنگتون    همراهیمون می کنید    روی ماه همتونو می بوسم و براتون  صمیمانه  از اعماق وجودم آرزوی سلامتی  سعادت  و خوشبختی  و آرامش خاطر  دارم  سلام  به پسر یکی یدونه ی کپلم عزیز دردونه خوشگلم چراغ خونه نازگلم بلاچه شیطونم که اینروزا  با شیرین زبونیهای بی حد و حصرت داری  دلمونو   آب می کنی   وای اگه بدونی چقققققققققدر با مزه حرف ...
24 مرداد 1393
1788 32 62 ادامه مطلب

baby متفکر 1

سلام به  عزیز دل مامان سلام  به پسر مهربون و باهوش و بازیگوشم  که شیطنتهاش این روزا  داره به اوجش میرسه  ماه اول تابستون،  تیر  هم به سرعت گذشت  20 تیر تولد 15 سالگی  آرش نازنینم بود تولدت مبااااااااااااااااااااااااارک عزیز خاله  ایشالله 120 سال شاد و سلامت  زندگی کنی و به هممممممممممممه آرزوهای قشنگت برسی  26 تیر  هم  سالگرد یکی شدن من و بابایی بود  به خاطر ماه رمضان اکثرا خونه بودیم و همین فرصتی  شد که وقت بیشتری   رو با هم بگذرونیم و کارهای جالبی رو با هم انجام بدیم  خاله مژده جون مهر...
3 مرداد 1393
1563 28 67 ادامه مطلب