تولد 2 سالگی سام کوچولوی ناز گلم و 40 ماهگی آروین ملوس کپلم مباااااااارک
سلام به نفسم به پاره تنم ، آروین گلم سلام به زندگی با همۀ زیباییهاش سلام به زندگی با همۀ ناهمواریهاش سلام به طبیعت سلام به بهاری که داره یواش یواش پیداش میشه سلام به عشق سلام به محبت و گذشت سلام به صلح و دوستی سلام بر من سلام بر تو سلام بر همه چیز ***هوووووووووووووراااا سام جونم تولدت مبارک*** امروز چه روز خوبیه خونه شده چه روشن یه عالمه بادکنکه روز تولد من امروز همه دوستای من تو خونه ی ما هستن همه کنار همدیگه نزدیک من نشستن ...
نویسنده :
بابا و مامان آروین کوچولو
0:01
دست بزنید همه با هم نه تک تک ........آروین عسل ، 39 ماهگیت مبارک
سلام سلام صد تا سلام به جوجو فکولیه ماهم جونم برات بگه از خوشمزگیات آروین جونم اول اینکه فعل ها رو خیلی خنده دار می گی مامان جونم حرفامو میشنویدی یا گاهی شنیده کردی ( شنیدی ) خانم جان در و بندیدی ( بستی ) هلاک خانم جان گفتناتم اون پسه (س نوک زبونی ) پشه رو کُشدیده کردم گاهی صدات می کنم میگم آروینِ مامان ، میشه برام فلان چی و بیاری وقتی نخوای کاری که ازت خواستمو انجام بدی میگی ای بابا مامان جان نمیبینی دستم بنده می ری ی نخ قرقره ...
نویسنده :
بابا و مامان آروین کوچولو
9:21
my honey
you kiss me so gently you hold me tight you make me smile all day and night your the beat of my heart the love of my life my thoughts in the morning my dreams at night the one that i'll love till death do us part my honey, my baby, my sweetheart, my Arvin پسرم آروین گلم دردانه ی زیبای من عزیز تر از جانم پاره ی تنم دوستت دارم صدای دلنوازت را نگاههای معصومانه ات را شیطنت های کودکانه ات را اشک های بی کینه ات را دل پاک و مهرب...
نویسنده :
بابا و مامان آروین کوچولو
15:46
عاشقانه هایم تمامی ندارد ... وقتی تو بهترین اتفاق زندگیم هستی
آروینم زندگی قصه و حرفیست که شیرینی آن خنده ی توست تلخی اش گریه ی توست کاش پر باشد لحظه هایم همه از خنده ی تو نفسم در گیر است ، لابه لای نفست وای چقدر شیرین است طعم نفست سلام دردانه شیرینم سلام آرامش جانم سلام آروین ماهم من در این هیاهوی زندگی آرامشی دارم از جنس تو ، گرم و شیرین صدایت را که می شنوم خورشید در دلم طلوع می کند وقتی آغوشت را برایم باز می کنی آنقدر مجذوب گرمای وجودت می شوم که جز آرامش آغوشت تمام آرزوهای...
نویسنده :
بابا و مامان آروین کوچولو
20:25
شب یلدا شده باز،آروین جون خبر خبر ... شاه دوماد ،عسل پسر38 ماهگیت مبارک )
مبارک سی ام آذره و یک شب زیبا یه شب بلند به اسم شب یلدا شب شب نشینی و شادی و خنده شبی که واسه ی همه خیلی بلنده همه ی اهل خونه خوشحال و خندون آجیل و شیرینی و میوه فراوون شب قصه گفتن و یاد قدیما قصه ی لحاف کهنه ی ننه سرما شب یلدا که سحر شد،فصل پاییز میره جای پاییز رو زمستون می گیره ننه سرما باز دوباره برمی گرده کوله بارش رو پر از سوغاتی کرده هوووووورااااا&n...
نویسنده :
بابا و مامان آروین کوچولو
20:30
باورت بشه رویای منی ... باورت بشه که تو همه دنیای منی
به خنده هایت ، چال گونه هایت گاهی می شود سوگند خورد به چشمانت به چشمان پاک و معصومت اما همیشه ... سلام قِلقلیه مامانی سلام جوجو ناز گل ماهم آخ که چقد عسلی ، شیرین و خوردنی هستی از لپای کپلیت بگیر تا حرف زدن های قلنبه سلنبت ی بار بیشتر نیست سر کارم بردمت اما هر بار همه بچه ها و همکارام سراغت و می گیرندو می گن بازم این پسر خوشگل و خوش تیپ نفس گیر و بیار بچلونیمش روجا جون و لیلا جون ( همکارای مامانی ) وقتی که ازت حرف می زنن می خوان درسته قورتت بدن ...
نویسنده :
بابا و مامان آروین کوچولو
20:53