عاشقانه هایم تمامی ندارد ... وقتی تو بهترین اتفاق زندگیم هستی

آروینم  

زندگی قصه و حرفیست که شیرینی آن

 خنده ی توست 

تلخی اش

گریه ی توست 

کاش پر باشد لحظه هایم همه از خنده ی تو 

نفسم در گیر است ، لابه لای نفست

 وای چقدر شیرین است طعم  نفست 

سلام  دردانه شیرینم 

 سلام آرامش جانم  سلام آروین ماهم 

 من در این هیاهوی زندگی آرامشی دارم  از جنس تو  ،  گرم و شیرین  

 صدایت را که می شنوم خورشید در دلم طلوع می کند وقتی آغوشت را برایم باز می کنی آنقدر مجذوب گرمای وجودت می شوم که جز آرامش آغوشت تمام آرزوهای خواستنی دیگر را از یاد می برم 

به چشمان من تو نهایت احساسی 

 به چشمان من تو چیز دیگری هستی  ناب و بی تکرار 

پیاده روی خانوادگی...  

 بابایی برای شما ، گل  پسر مهربون  نونها رو تیکه تیکه کرده تا به ماهی ها و اردکها غذا بدی

 قربوووووووووووووووووووون  اون صورت مثل ماهت

 و همین طور چال  خوشگل رو گونه هات 

وناز و اداهات ...

 خمیر بازی ،   بازی مورد علاقت 

 یه باغ پر از  میوه    

وقتی تمرکز می کنی این شکلی میشی ...

بازم کامیون بازی ...

 آروین :  کامیون سُل بخول بُلو  پایین 

مامان : کامیون برو بالا 

عاشق اینی که رو  بخار پنجره نقاشی بکشی 

پسر  دانش پژوهمون  همیشه دنبال تحقیق  و آزمایش 

وقتی به پارک می ریم  بیشتر از وسایل بازی تو پارک ( تاب و سرسره و... )  از چیزای دیگه لذت می بری  مثل   رفت و آمد  مورچه ها ،جمع آوری حلزون و سنگ و  برگ و   بررسی تفاوت جنس  برگ و تنه درختا و.....

 بررسی  اجسام  کلفت و نازک  

 عاااااااااااااااااشقتیم نقاش کوچولوی خونمون 

ی اثر  خارق العاده هنری دیگه از پسر  هنرمندم

 آروین جون  اکثر کارهاتو   مامانی برات  تو آلبوم بزرگت گذاشتم  هر اثرت یه اسمی  هم داره که البته خودت   روشون می گذاری

  اسم  این تابلو  رو  ((پاییز  خوشدل )) خوشگل   گذاشتی  

 می خوام وقتی  تعدادشون بیشتر شد   یه نمایشگاه از کارهات  تو مهدت بگذارم

 و بعدش جاهای دیگه ...  

 چه موادی  در آب  حل  می شن ؟ 

 یکی از قصه هایی که مامان فاطی مهربون  برای شما و همه نوه هاش تعریف می کنه قصه میمون  کوچولو و حبه  قندشه 

داستان از این قرار که ی روز میمون کوچولو  می خواسته  یه حبه قند بگذاره تو دهنش و اون از دستش میفته و بعد خواست بره تو برکه بشورتش و بخورتش  و همینطور که مشغول آواز خوندن بود می بینه چیزی تو دستش نیست و فکر می کنه ماهی ها اومدن  قندشو خوردن و خلاصه ....

 ما هم تصمیم گرفتیم یه سری آزمایش انجام بدیم که تو اون نشون بدیم چه چیزایی تو آب حل میشن ؟  

 و این آزمایش و رو  مواد مختلف  انجام دادیم ( نمک - شکر - حبوبات  چای و قند و سبزی خشک  یه چند تا مهره پلاستیکی و... )

 این بار  جناب آقای هنر مند می خوان چی کار کنن ؟

قوطی شیشه ای رنگ رو گذاشتی تو دستت  و داری آهنگ می زنی . اینو بازم می گم 

فوق االعاده تو ساختن آهنگ  شعر و موسیقی استعداد داری

   مدام   داری آهنگی رو زمزمه می کنی و باطبل و سه تارت برامون هنرنمایی می کنی آواز می خونی و یا با یه میله فلزی رو  وسایل مختلف  می زنی و می گی خوب بود از آهند ژدیدم ( آهنگ جدیدم ) خوشتون اومد 

چه حسه خوبيه ...

شبا موقع خواب  سرتو می ذاری رو دستام  تا  موهای نرم و نازتو نوازش کنم  و پشتو  دست بکشم  دستای نرم و کپلیتو  ، لپای خوشمزتو   ، چشمای معصومتو ببوسم   و  برات اینقدر قصه بگم  تا  آروم آروم تو بغلم   خوابت ببره 

 وقتی می خوابی دوست دارم فقط نگات کنم  

اونقدر ببویمت  كه ريه هايم پر بشه  ار عطر تنت

 خیلی شبها همينطور كه دارم نگات ميكنم  اشكام سرازیر میشه 

و از خدای مهربونم می خوام که همیشه پشت و پناهت باشه 

عزیز ترینم 

آروین ماهم