آروین آروین ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

از لحظه ای که آمدی ...

آروین تموم زندگی مامان و باباش

1393/9/10 19:36
1,673 بازدید
اشتراک گذاری

سلام  دوستای مهربونو همراه همیشگیمون 

 سلام  زالزالک شیرین خودم 

این روزا انگار زندگیمون رو دور تندِ  نمی فهمم کی شب میشه کی دوباره روز شده و وقت کار و تلاش وزندگی و بدو بدو ...

 اینقدر سریع اول هفته  به آخرش می رسه  که همینجور هاج و واج می مونم

 آخرین ماه پاییز قشنگمون هم  داره تند تند  می گذره

 عاشق بارونای پاییزی هستم محبت آروین  ماهم  عسلیه مامان ،  خیلی روزا  زودتر از خونه بیرون  می رم . تا محل کارم قدم  می زنم  واااااااااااااااااااای   چه کیفی داره  وقتی ریه هات پر بشه از هوای پاک و سالم و همینطور  بارون پاییزی  که نم نم رو صورتت ببارهمحبت

 هوا هم حسابی سرد شده و میشه زمستون برفی که پیش رومونه  رو به خوبی حس کرد .   آروین گلم پسر با نمکم   ،  روزا که مامانی از سر کار بر می گردم تا برسم خونه ساعت 3.15   بعد از خوردن ناهار  و یه نیم ساعت استراحت  با هم می ریم پی بازی و قدم زدن و کارهای متفرقه دیگمون   

البته گاهی   هم به ندرت  بعد از ظهر ها می خوابی که اون موقع  با تیر و تفنگ  هم نمی تونیم از خواب بیدارت کنیم خندونک

باورم نمیشه پسر کوچولوی شیرینمون ماشاله هزار ماشالله اینقدر بزرگ شده و واسه مون اینطور نمک می ریزه   بغل

  یکی از کارهای بامزت اینه  :  همچنان که دوست داری تو گذاشتن سفره کمک کنی  می ری یه قابلمه که از قبل توش   غذاهای دریایی درست کردی ( گاهی هم قرمه سبزی ، کباب ، و... ) می یاری و  می ذاریش  وسط سفره و می گی از دشت پخت من هم میل تُنید  ( از دست پخت هم هم میل کنید )   میگوش  مدلش شاه میگوییه  خلچندش دَلیایی  و کلی تبلیغ از غذایی که درست کردی  و ما هم باید مثلا از هر کدوم تست کنیم و نظرمونو بگیمبغل

 نمی دونم این قسمت  از کارها تو  ، جزء خلاقیت ، حساب کنم یا خرابکاری متفکر 

ماشین پلیس بزرگ و خوشگلتو داغونش کردی و با افتخار اومدی نشونم دادی که مامان جون برای خودم یه پیتان وانت دلست کلدم ( پیکان وانت )راضیتعجب

 یا دسته سبد اسباب بازیهاتو بزور در آوردی و البته نهایتا  دسته ش  از وسط شکست  بعد گذاشتی تو گلدون گفتی بیا  ببین  کات توس کاستم ( کاکتوس کاشته پسرم ) سوت

 خدا رو شکر بابا عیسی جون و مامان فاطی گل مهربونمون هم از سفر  برگشتند

 خیلی خیلی دلمون براشون تنگ شده بود بغلبغل

 مدام هر وقت زنگ می زدیم می گفتی چرا خونم نمی یاین   دلم تنگ شده  دیده  هرکی هم زنگ  در و می زد بدو می رفتی  آیفونو بر می داشتی  و می گفتی هووووووووووووووووولا مامان فاطیمه  محبت

 اینجا گل پسری منتظره تا غذاش جا بیفته  بغل

 ی روز رفتی آب نارنج و از تو کابینت برداشتی و ریختی تو ظرف ماهیهات  وقتی داشتیم  دست پختتو تست می کردیم یهو ترشیشو حس کردم   گفتی خُب ماهی باهَد تُلش باسه  ( س رو نوک زبونی می گی )بغل

 ای شیطون  دیدیم بلللللللللللللله  اتاقت همه جاش لک آب نارنج  شده   ترسو

 

 میخ این   باکس  رو هم  در آوردی و اینجور کجش کردی گفتی مدل ژدیده ( جدید )

 قشند شده  مده نه ( قشنگ شده مگه نه ؟ )گریه

 

گلدونای مامانی هم از دست شاهکارای جنابعالی  اینجورن غمگین

 میگی مامان جون  من کشابلزم می خوام تو مزلعه کال کنم مگه نمیبینی ؟

گاهی هم خاک گلدونو می کنی پیست رالی  و با ماشینای مسابقت توش ریسینگ را میندازی 

تو اولین فرصت یه گلدون بزرگ برات می گیرم  توش پر خاک می کنم  تا بتونی دل سیر بازی کنی   و به گلای مامانی کاری نداشته باشی نه

 

 

 بژال  عینت اچ دی بی ژنمو بژنم ( عینک اچ دی ویژن ) 

یعنی روزی هزار بار باید لباستو عوض کنم متفکر

 تو سینکو پر آب می کنی مثلا    دره پر آب  درست کردی 

بعد ماشینهاتو  میندازی توش  و یه ماشین آتش نشانی میاد و همه رو نجات می ده 

دیالوگات تو بازی  وقتی داری به جای هممممممممه شخصیت های داستانت  حتی گربه و موش و...  متفاوت صحبت می کنی  واقعا شنیدن داره   خیلیییییییییییییییییییییی با نمکی عسییییییییییییییییسم محبت

 

 

 وقتی تی  وی می بینی حسابی غرق تماشا میشی 

 کارتون های مورد علاقت : تام  و جری - باب اسفنجی - پیکسار - برنارد - لولو خان - پو وینی - بره ناقلا _ آبی 

 

  گاهی برامون کیک ذرست می کنی  می گی کِیت چند طَبخه دُلست کَلدم با طعم بلو بِلی ، استلو بِلی ، کیبی ( کیوی )  موژ  بانیلی   (وانیلی ) و هر طبقه با رنگهای مختلف و طعم های مختلف 

 بعد  از خوردن باید بگیم کدوم طعمشو  بیشتر دوست داشتیم چشمک

 این  هم یه جایزه از طرف مهدتتشویق

 یه هدیه با ارزش از طرف دایی حسین جون  ( سجاد عزیز و محمد مهدی دوست داشتنیمون  )

 ممنون از لطف و  مهربونیتون محبت

 اکثرا   باهم   پیاده روی   می ریم و برای ماهی ها و اردک ها و پرنده ها دونه و خرده نون و... میریزیم

تو این هوای سرد باید به فکر پرنده ها  هم بود محبت

نوش جوووووووووووووونت پاستیل عسلیه من محبت

کتابخونی تو  طبیعت پاییزی تشویق

آزمایش  اجسام سبک و سنگین

 

 

 آروین گلم پسر پژوهش گر  نازم ،  مشغول جمع کردن سنگ  و انداختن تو رودخونه  تا ببینه چه جور یه جسم سنگین  داخل آب فرو می ره تشویق

 و همینطور یه برگ که چطور روی آب می مونه متفکر

گشتی این یونولیتو پیدا کردی و قاطعانه گفتی این سبکه مشل ( مثل ) برگ رو آب می مونه تشویق

 

 

یه  2-3 روزی هم مامان معصوم عزیز و    بابا سعید مهربون  پیشمون بودند  البته بابا سعید کار داشت  و  نمیخواستن بیان  ولی اینقدر شیرین زبونی کردی و نمک ریختی که روز آخر  بابا سعید هم اومد تا نوه گلشو ببینه  و از وجود نازنینش  لذت ببره

خیلی خوش گذشت مخصوصا به شما  تیکه طلا

 استاد خود شیرینی و جا انداختن خودت تو دل همه هستی محبت

 وقتی  بابا سعید  داشت تی وی نگاه می کرد رفتی کشون کشون بالشتو آوردی و دادی بهشون گفتی بفلمایید   تشویق

یا براشون سه تار  می زدی و می خوندی بغل

و هی خودتو می نداختی تو بغلشون  عادتته  وقتی کسی رو بغل می کنی با دستای تپلی ی مهربونت پشتشو نوازش می کنی و من عااااااااااااااااااااااااااااااااشق این کارتم مهربون پسرم محبت

و همینطور دستشونو  می کشوندی تا ببریشون تو اتاقت باهات بازی کنند بغل

 شبها پیش مامان معصوم می خوابیدی  مامان معصوم هم با حوصله برات یه عالمه قصه می گفت  بعد از اینکه خوابت می برد میاوردیمت پیش خودمون صبح  که از خواب پا می شدی بدو  بدو میرفتی تو اتاق ببینی که مامان معصوم  رفته یا نه  ؟ الهییییییییییییی قربون قلب مهربونت بشممممممممممممممممممممم بوس

 

 

 از اواخر تابستون دیگه بطور رسمی کالسکتو جمع کردم   خدا رو شکر تو پیاده روی هامون هیچ وقت نخواستی بغلت کنم 

 هر وقت خسته می شی یه چند ثانیه اینجور می شینی و بعد بلند میشی و  می گی  خُب حالا بلیم محبت

پسر ناز و خوش خنده خودمییییییییییییییییییییییییمحبت 

آروین جون  کپلی 

عسلیه من  ، لپ گلی 

بس که نمک می ریزی پیش همه عزیزی 

 خیلی قشنگ می خندی 

بخند بخند که قندی 

فدات بشم الهی 

چه خوشگل و چه ماهی بوس

راستی  آروینم ، عمه راضی جون مهربون به حسابم پول واریز کرده و گفته یه هدیه برای تولدت بگیرم  یه روز که  مانیا و روژین و بچه ها  تو پارکینگ با اسکوترشون بازی می کردند تو هم خیلی خوشت اومد و باهاشون  کلی بازی   کردی   و سرگرم شدی   تصمیم گرفتم ی اسکوتر خوشگل با لوازم جانبیش برات بگیرم  دست عمه جون مهربونت درد نکنه بغل

 

آروین گلم فرشته خوشبختیه من و بابایی 

قرارِ دنیا رو با همه پیچیدگیهاش کشف کنی 

 قرارِ  با پاهای کوچولوت قدم های استوار برداری 

قراره با چشمهای  نافذت   دنیا رو موشکافانه تجسس کنی   

قراره دست  من و بابایی رو بگیری و به قدم هات جهت بدی 

برو .... نترس  پسر  نازنینم

 همراهتیم ... کنارتیم ... مراقبتیم  

من هر روز به این راز پی می برم که تو آفریده شدی  تا برایمان زیبا ترین لحظات را خلق کنی 

خدایم شکرت 

پسندها (10)

نظرات (22)

مامان مهرناز
10 آذر 93 22:05
ای جوووووووووووووووونم چقدر ماهی خوش تیپ خان ماشالله چقدر با نمک حرف میزنی فدای اون استراحت کردنت وسط پیاده روی کاش اونجا بودم حسابی میبوسیدمت پیکان وانت
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنووووووووووووووووون خاله جووووووووووونم مرسی دووووستون دارم
رضوان
10 آذر 93 22:32
چه پسری ...چه غذاهای خوشمزه ای دستت در نکنه آروین جون
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنووووووووووووووووووون دوستای گلم روی ماهتونو می بووسم
سجاد
10 آذر 93 23:02
آروین جون بووووووووووووووووس
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنووووووووووووووووووون دوستای گلم روی ماهتونو می بووسم
مامانی رادین
11 آذر 93 0:10
الهی قربونت برم عزیزم کلی از دستت خندیدم چه بازی هایی میکنی و چه شیرین زبونی تو پسل کپلی نسیم جون همه بازی ها رو با هم انجام میدین یا تنها هم بازی میکنه چون رادین اصلا خودش بازی نمیکنه همش میگه با هم بازی کنیم
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
سلام خاله گلیه مااااااااااااااااااهم هم خودش به تنهایی بازی می کنه و هم خیلی وقتا دستمونو می گیره می بره تو اتاقش تا باهاش بازی کنیم کلا همه جوره باید در خدمتشون باشیم ما هم جز این چی می خوایم
مامانی رادین
11 آذر 93 0:13
وانت درست کردنت منو کشته
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنووووووووووووووووووون دوستای گلم روی ماهتونو می بووسم
الهه مامان مبین
11 آذر 93 16:40
سلام نسیم جون نازم . خوبید . خوشید . عسلچه خوردنی من خوبه . دلم براتون خیلی تنگ شده . خیلی وقته تلفنی حرف نزدیم . عزیز دلم . قربون اون شیرین زبونیات بشه خاله . جون دلمی آروینم . قربون اون خلاقیتت عزیزم . ای جونم واقعا بچه ها توی این سن بعضی اوقات کارهایی رو انجام میدند که بزرگترها همینطور میمونند . قربون اون تیپ همیشه خوشگلت عزیزم . اومدم بابلسر برای خاله هم غذا درست کن فدات بشم من . از ته ته دلم میبوسمتون عزیزای من
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
سلام الهه جونم خوبی عزیزم قربونت بشم که اینقدر مهربونی ایشاله ترو خدا عید برنامه ریزی کنید بیاید پیشمون دلم براتون خیلی تنگ شده مبین ماهم و از طرفم ببوس به امید دیدار بوووووووووووس بووس
مینا
11 آذر 93 17:15
سلام نمونه ی واقعی یک مادر شمااایید... واقعا آرزو می کنم هر وقت لیاقت مامان شدن را پیدا کردم مثل شما مادری کنم... آروین جون را از طرف من ببوسش.. عاااااشقشم...
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنووووووووووووووووووون دوستای گلم روی ماهتونو می بووسم مرسیییییییییییییییییی عزیز دلم شرمنده شدم
بارانا
12 آذر 93 14:21
خیلی نازه مث همیشه
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنووووووووووووووووون دوستای مااااااااااااااااااهم دوستون دارم
مینا حسینی
12 آذر 93 15:53
سلام ماشاله چه گل پسر باهوشی چقد عکسای قشنگی زنده باشه به ما هم سر بزنید77
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنوووووووووووون عزیزم بروی چشم
مامان فتانه
14 آذر 93 18:26
افرین به این پسر باهوش وزرنگ.....چه عکسای قشنگیییییییییی
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنووووووووووووووووون دوستای مااااااااااااااااااهم دوستون دارم
آیدا مامان پارسا
15 آذر 93 8:31
قربون پسر ناز و پژوهشگر اینم یک ماچ گنده برای آوین جون سوپر مدللللللل
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنووووووووووووووووووون دوستای گلم روی ماهتونو می بووسم
رومینا
15 آذر 93 9:03
همیشه از دیدن پست ها و دیدن عکسهای قند عسلی لدت میبرم
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنووووووووووووووووووون دوستای گلم روی ماهتونو می بووسم
خاله ای که عاشق آروین جوووووونه
15 آذر 93 21:38
میخواهمم انقدر خودخواهانه بغلت کنم که جای ضربان قلبت روی تنم بماند عااااااااااشقتتمممممممم سلام عسیــــــــــــــم..عکسات مث همیشه پرفکت.. خصوصی رو چک کنین پلیییییییز ی عالمه بوووووووووووووووووووووسس
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنووووووووووووووووووون دوستای گلم روی ماهتونو می بووسم عاااااااااااااااااااااشقتم
ღمامانی پرنسس شان آیღ
17 آذر 93 12:05
وای وای عزیز دلمممم ماشاللا به این پسمل ناز و باهوش.خدا حفظش کنه گلم براش اسپند دود کن خیلی ملوسه
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنوووووووووووووووون خاله جووووووووون ماااااااااااااهم چشاتون زیباست
مامان مبینا
17 آذر 93 15:15
چقد عکسات ناز شدنه عزیزم بووووووووووووووووووووووووس راستی منم اپممممممممم
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنووووووووووووووووون دوستای مااااااااااااااااااهم دوستون دارم
مامان آرسام
18 آذر 93 15:53
آروین جون خیلی جیگری
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنووووووووووووووووون دوستای مااااااااااااااااااهم دوستون دارم
مامان آروین(مهناز )
19 آذر 93 10:30
وای عزیزم الهی فدای این شیرین زبونیهای آروین خوشگلم برم منننننننننننننن خیلی بامزه حرف میزنه خیلی دوستش دارم تو رو خدا اسپند فراموش نشه عکسها هم مثل همیشه علی بود نسیم جون
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنووووووووووووووووون دوستای مااااااااااااااااااهم دوستون دارم
مامان آروین(مهناز )
19 آذر 93 10:31
ما هم آپ شدیم خوشحال میشیم به ما هم سر بزنید
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنووووووووووووووووون دوستای مااااااااااااااااااهم دوستون دارم
سیمین
19 آذر 93 15:56
سلام نسیم جون من همیشه وبلاگ آروین عزیزم دنبال میکردم ولی برای بار اول که پیام میذارم عاشق پسر گل شمام
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
سلام عزیییییییییییییزم ممنون از لطف و مهربونیت
شقایق مامان آرشا
20 آذر 93 11:07
ای جونم شیطونک پژوهشگر من
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنووووووووووووووووون دوستای مااااااااااااااااااهم دوستون دارم
خاله پگاه
22 آذر 93 16:17
نمیگم وبلاگت زیباست می گم وبت بی نظریه عالیه محشره ماشاله به سلیقه و هنرنسیم جون کم مامانی رو دیدم پسر داشته باشه و اینجور شیک و جنتلمن به وضعیتش برسه .ایشالله از چشم حسود دور باشید
بابا و مامان آروین کوچولو
پاسخ
ممنوووووووووووووووووووووووووون عزیزم مرسی از محبتت شما لطف دارید