آروین آروین ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

از لحظه ای که آمدی ...

سفرنامه

1391/9/22 22:10
742 بازدید
اشتراک گذاری

آروین جون شما از همون موقع که تو دل مامانی بودی دائم در سفر بودی . هنوز 2 ماهت نشده بود  که به اتفاق دوستهای  صمیمی مون که تو شهر پونای هندوستان هم دانشگاهی بودیم برای گشت و گذار به  دهلی نو  وبعد شهر آگرا برای دیدن تاج محل و جیپور بعدش گوا  و بنبئی و.... خیلی از شهرای دیگه هندوستان رو دیدن کردیم . چقدر دلمون واسه اون روزا تنگ شده .روزهای به یاد ماندنی و شادی رو اونجا داشتیم و البته خیلی خیلی  خوش به حال شما شد چون مامانی همه لوازم سیسمونی رو  حتی تا4 سالگیت  رو از همونجا  از شاپ های برند ( mothercare & bossini & benetton &..برای گل پسری خریدم  بعدش حدود 20 یا 21 هفته بودی که اومدیم ایران ،چون دیگه درسمون تموم شده بود . قبل از عید نوروز یه 10 روزی رو گیلان بودیم و اکثر شهرها  رو گشتیم  و اوایل نوروز هم برای رفتن به عروسی عمه راضی جون به لامرد شیراز رفتیم و در راه برگشت هم شهرهای اصفهان و نطنز وابیانه  دیدن کردیم  که واقعا تعطیلات خوبی بود و خوش گذشت . شما اون موقع  5  ماهت تموم شده بود .  تو 7 ماهگیت  هم سمت ییلاقهای شمال کشور امیری و دماوند  گشت و گذار کردی . یک هفته بعد از جشن 1 سالگیت که به خونه جدید خودمون نقل مکان کردیم برای استراجت به استان خراسان سفر کردیم  که به  زیارت امام رضا مشرف شدی تو مسیر یه چند روزی شیروان خونه خاله سیمین ( خاله بابایی )  بعدش خونه خاله زهرا تو بجنورد که عمه ثمینا جونم به تازگی عروس خاله شده رفتیم و 2 روز هم  اسفراین خونه دایی بابایی و دخترشون بودیم که همه جا بهمون خیلی خوش گذشت  .  تازه از این سفر برنگشته بودیم که یه سفر اجباری کاری برای بابایی پیش اومد و مجبور شدیم که به استان لرستان سفر کنیم .  ... قبل از اینکه به لرستان بریم یه چند روزی رو اصفهان خونه خاله  تبسم جون رفتیم و اونجا حسابی با پسر خاله های دوست داشتنیت خوش گذروندید .  

دلمون واسه خونمون دیگه کم کم داره تنگ میشه . ایشالله که این سفر مارکوپلوییمون هم به خوبی تموم شه .

ادامه....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

هیراد و عمه لیلاش
22 آذر 91 23:02
سلام به دوست جونی عزیزم
بعد یه خواهش کوچولو از شما
من در مسابقه سوگواره محرم اتلیه سها شرکت کردم
ممنون میشم که به ادرس زیر مطلب رفته
و به عکس من یعنی هیراد رحم جو امتیاز پنج بدهید
قول میدم ٣٠ ثانیه بیشتر از وقت نازنینتونو نگیره
منتظر یاری شما هستم
http://soha.torgheh.ir/festival/festivalPage.php?festival=5
ضمنا ادرس لینک شده در صفحه وبلاگ هیراد جان موجود است
راستی اگر قبلا به کوچولوی دیگه ای رای دادید میتونید دوباره برید و به هیراد جون رای بدید



محبوبه مامان الینا
23 آذر 91 10:15
چه جالب من هم بجنوردی هستم
میدونستم اینجایی دعوتتون میکردم عزیزم


ممنون گلم . ایشالله سری بعد . شما هم شمال تشریف آوردید افتخار بدید ، خوشحال می شیم.
negin
23 آذر 91 14:27
bah bah che khosh safari gole nazam . az hend ke bodi baramun aks bezar ta bebinim . montazerima . fadat besham pesari ghand asali .


حتما گلم .
هیراد و عمه لیلاش
23 آذر 91 16:31
عزیزم ممنونم از لطف بسیارت هیشه شاد و تندرست باشید :بوس برای اروین کوچولوی عزیز
ساناز
23 آذر 91 16:37
سلام مارکو جون . خسته نباشی .همیشه به سفر . دیدم لباسهات و وسایلهات یکی از یکی خوشگل تر هستند . پس نگو شیطون همش مارک می پوشی خوش تیپ . دست مامانی درد نکنه که اینقدر به فکرتونه
فدات شم.راستی خوشگلم تولدت هم مبارک ( ببخشید که دیر گفتم )200 ساله شی آروین جون. مامان آروین خیلی عالی تدارک دیده بودید خیلی با حوصله و هنرمندید منتظریم ببینیم ساله دیگه برای آروین جون چی کار می کنید .


ممنون از محبتتون .
مهرسا
12 دی 91 22:03
khosh be halet arvin jun. dore donua ro ke gashti . hamishe khosh bashi . az india baramoon ax bezar. az fila tavoosa . hesabi bara khodet donua dide shodi . ghorbunet . boosidamet bala
مامان سارا
17 دی 91 10:29
ایشاا.. همیشه سفر مارکوپولو جونم
مامانی
17 اسفند 91 12:40
من هم عاشق هندم ، خوش به حالتون .
همیشه خوش باشید .


شما هم همینطور عزیزم .
قالبهای کودکانه کودک من برای کودک شمــــــا
21 اردیبهشت 92 8:17
سلام مامانی
اگه کارای مادام رو ببینید بی شک ظرافت و زیبایی رو توی همه کارها حس میکنید..
شما میتونید الان قالبهای کار شده ای برای بیشتر از 30 کوچولوی دیگه که ساختم رو ببینید
و به این فکر بیفتید که میتونید با عکسهای کوچولوتون چه کلبه قشنگی داشته باشین....
کار با عشق بر دل هر کسی میشینه....
عشق کوچولوی شما هم دعوته


ممنون از اینهمه سلیقه .بهتون به زودی می پیوندیم