آموخته ها تاکنون
حسابی کیف می کنیم وقتی می بینیم که چطور داری به سرعت بزرگ می شی و چیزهای مختلف یاد می گیری ماشالله ماشالله اینقدر قدرت یادگیریت بالاست که هر روز داری یه عالمه چیز یاد می گیری .
17 تا از کلمات انگلیسی رو بلدی مثلا بهت میگم head سریع دستتو می ذاری رو ی سرت یا میگم kneez دستتو میذاری روی زانوهات وبقیه eyes- ears- nose- mouth- finger – daddy- baby- ball- pen- sister-brother- momy-bear-fat- slim
Music daddy finger & six ducks& head and shoulders & abc songs& little finger& 3 bears
این موزیک ویدئو هارو هر روز گوش می کنی و باهاشون می خونی( البته به روش خودت )
از نظر فیزیکی وزنت 13.5 کیلو و قد 81، سن : یک سال و 2 ماه
به خوبی راه میری - به خوبی می دوی
عاشق رقص و موسیقی هستی ( با هر آهنگ نه چندان موزونی شروع به کف زدن و قر دادن می کنی اگر نشسته باشی حرکت شانه از این یکی به اون یکی با ناز و کرشمه ای در صورت و پیچوندن دستات و سرسری کردن
و اگر وایساده باشی که دست تاتیانا رو از پشت بستی .
تمام عروسکها تو میشناسی
به خوبی قاشق غذا رو می گیری و با کمک مامانی خودت غذا می خوری
وقتی می برم حموم کنی تو شامپو زدن سرت و لیف کشیدن تنت کمک می کنی
هر وقت شونه دستت میدم می یای سر مامانی و سرخودتو شونه می کنی . عاشق اینی که خودتو تو آینه بیبینی و ازتو اون سعی می کنی با من دالی بازی کنی
تو بازی گل یا پوچ که یه پا استادی جیگر
هروقت لی لی لی حوضک می گم سریع با انگشتت رو کف اون یکی دستت بازی می کنی و می گی لییییییی لیییییییییییی
الو بازی رو هم خیلی دوست داری .یک گوشی یا با دستت ویا کنترل یکی از وسایل ها رو همیشه روی گوشت می ذاری و مدت طولانی رو با خودت حرف می زنی .
پسرم روابط عمومیش بالاست
هر جا میریم بطور ماهرانه خودتو تو دل همه جا می کنی مخصوصا کسایی که برای اولین بار میبینی .مثلا خونه خاله سیمین که بودیم وقتی شوهرش آقا رضا اومد تو دویدی تو بغلش و هی باهاش حرف می زدی و هر روز موقع ناهار می رفتی رو پاهای عمو و یا پسرش می نشستی اینقدر دلبری کردی که دیروز پسرش زنگ زد به بابایی و گفت چقدردلش برای آروین تنگ شده . خونه خاله زهرا هم که بودیم براشون مهمون اومده بود (آقای طراوتی با خانواده )اینقدر با دختر ش که (دانشجو بود نه هم سن و سالش) بازی کردی و خندیدی و اون هم کلی ازت عکس گرفت و روز بعد که رفتیم خونشون زن داداشش و داداشش که تازه عروسی کرده بودند گفتند که آروین کوچولو از اون بچه هایی هست که بد جوری تو دلشون نشسته وخلاصه نه اینکه مامانت باشم اینو می گم خیلییییییی ها بهم گفتند اگه مثل آروین خدا بهمون بده 100 تا می خوایم .
وقتی بهت می گیم
بعبعی می گه شما می گی بععععععععععععععع بععععععععع
خروسه می گه گو گو
کلاغ می گه گا قا
هاپو می گه هاپ هاپ
گنجشک می گه جی جی
الاغه می گه اع اع
پیشی می گه مو مو
مامان مامان
بابا بابا
کفش کپ
آب آب
گیتار گیتا
خوردنی ها به به خیلی از این کلمات رو خیلی وقته که بلدی .
دایی و عمو ( علی ) علیییییییییییییییی
تقریبا همه چیزهای دور برت رو می شناسی و با دست نشون می دی ( ساعت – یخچال – تلویزیون- مبل- پرده – گاز – بخاری – تابلو – فرش- تخت - در – آینه – لامپ – لیوان – قاشق و چنگال –و لباسهاتو ( شلوار – جوراب – کلاه )
بوس کردن راه دور و هم بلدی
اعضای بدنت ( سر – مو – چشم – لپ – دهان- زبان – انگشت – پا – کلیه – قلب – شکم – بینی – گوش ) رو بلدی و با دستت نشون می دی
مامان باز ............. هر چیزی که نتونه باز کنه مثل بطری یا گوشی موبایل یا بیسکویت
اینو بده
بیلیم بریم
آب بازی آب بیزی
هر کی در می زنه می گی کیه
وقتی بهت می گم بیا در گوشت چیزی بگم تندی می یای گوشتو می یاری دم دهنم
وقتی هم دستامو باز می کنم می گم آآآآآآآآآآآآآروین مثل جت می دوی و می یای تو بغلم
خودت می ری پوشکت و می یاری می گی مامااااااااااااااااا باز
هر وقت هم خوابت می یاد می گی بالا لالا یعنی بالش لالا
بقیه اش برای بعد شیرین زبونم .