آروین جون ناز گلک ... 33 ماهگیت مبارک
خوشمزه من 33 ماهگیت مبارک
000000
سلام به روی ماه ناز گلم به پسر عزیز و دوست داشتنیم
به عسلچه 33 ماهه شیرینم
کپلیه مامان 33 ماهگیت مبارک ایشالله صد سال خوشبخت و سلامت زنده باشی
می خوام برات بگم بلاچه ی مامان ،که خیلی شیطون و ناقلا و شیرین اداست اینروزا چه کارها می کنه ...
# صبحا که از خواب پا میشی تا صدای قدمای کوچولوتو می شنوم می یام دو زانو می شینم و دستامو باز و تو هم خرامان خرامان چند تا قدم کوتا و بعد دوون دوون همچنان که داری چشماتو می مالونی خودتو میندااااااااازی تو بغلم می گی مامان جون صبحت بخیل باشه ( اینو بگم همیشه منو مامان جون صدا می کنی )
من هم می گم صبح زیبای شما هم بخیر عزییییییییزم بعدش هم از سر تا پا بوس بوووووووووس بووووووووووس بووووووووووس بوووووووووس
یه روزایی هم شما زودتر از خواب نازت پا میشی و اینقدر یواش یواش تو گوشم سلام صب بخیل می گیو منو و بابایی رو بوسه بارون ، تا مامانی از خواب بیدار میشم گاهی هم مامانیه عاشق ، برا اینکه بیشتر بوسش کنی خودشو به خواب می زنه تا کیفش حسابی کوکه کوک شه و در نهایت به محض اینکه میشینم پامیشی می ری درو باز می کنی و
بهم میگی (( شما هم بیاین صبح شده خورشید در اومده ها ببین همه جا روز بریم باهم باژی کنیم شادی کنیم لطپا بیا در یخچال و باز کن ببینم چی باید بخولم
مامان جون پاشو دیده ( دیگه )
کلیپستو بزن ))
بعد از خوردن ی صبونه کامل و دبش می ریم سراغ بازی
بازیهای مورد علاقه اینروزامون
اول از همه معلم بازی
5 تا از عروسکات و می یاری اسم هاشون ( باربد – آرنیکا – مانیا – روژین – سام )
گاهی معلم منم و گاهی هم شما
و تو این بازی هر روز یه چیزای جدید یاد می گیریم
خوندن شعر – برید کاغذ با قیچی – چسب زدن اشکال بریده شده به هم جدا سازی ها و چیستان ( مامان : اون چه غذایی که توش گوجه و پیاز و تخم مرغه ؟ آروین : المممممممممممممممت و یا اون کدوم میوه ست که شیرینه قرمز پوستش هم سبزو دونه های سیاه
آروین : واتل ملووووووونه
آروین : مامان جون اون شیه که می کالیمش :
مامان : گیاه مثل گل
آروین : نه بلنج بود ( برنج )
یکی از بازیهای هر روزمون پانتومیم که عاااااشقشی و از همه مهمتر یاد گیری و بکار بردن یه عااااااااالمه کلمات جادویی که می دونی معجزه می کنن
لطفا – خواهش میکنم – میشه اینکار و برام بکنی
اجازه دارم ، ببخشید ، اشتباه کردم ، معذرت می خوام و ...
هر وقت می ری wc بهم می گی مامان جون مهلبونم دشتت دلد نکنه منو می شوری خیلی دوشت دالم
# گاهی تو مراحل تربیتی با جناب پدر عزیزت با مشکل مواجه میشم
دوست دارم همچنان که بهت خیلیییییییییی محبت می کنیم اما این محبت باعث نشه که لوس بار بیای برای من از همه چی مهمتر اخلاق و رفتار نیکته
و اینو می دونم که شما وروجکای سیاست مدار و روانشناس، خوب می دونید از کدوم طرف باد موافق براتون داره می وزه
داستان از این قرار بود
یه روز عصر که داشتی بازی می کردی گفتی مامان جون من بستنی می خوام با طعم اشترو بری و تیته تیته موژ ( تیکه تیکه موز ) هم داشته باشه
منم برات یه کاسه همونجور که خواستی آوردم و وقتی تموم شد گفتی بازم می خوام
بهت گفتم عزیز دلم زیاد بخوری هم چاق میشی و هم دندونات ودلت درد می گیره بعد یه ربع صحبت و داستان و ...
گفتی الان می رم اینقد بابا رو بوس می دم و بگل ( بغل ) میکنم خودش بهم می ده
شما بلو (برو ) تو اتاقت کاراتو اندام بده بلو بلو دیده
گفتم نه عزیزم بابا هم دوست نداره که دندونای پسر گلش خراب بشه دلش درد بگیره
بابا که مشغول شنیدن این صحبتا بود بلند شد و خونسرد یه کاسه پر بستنی برا شازدش ریخت و گفت مامان جون بگذار این و بخوره قول می ده دیگه حرفتو گوش کنه
اینو بگم این قضایا فقط به بستنی ختم نمیشه ها امان از دست باباهای این مدلی
هر چند بعد از خوردن کامل بستنی میری پشت مبل چند ثانیه میشینی مثلا داری به کار اشتباهت فکر می کنی می یای می گی مامان جون خانومم خیلی کالم اشتبا بودا من فک کلدم ببشید اینا که گفتم همش حرفای جادوییه ها مگه نه خوب حالا بخند ههه هههه هههه
بگذریم...
# یه روزی هم داشتی با ماشینات بازی می کردی کامیونتو سر و ته کردی پشت سر هم از آب سرد کن یخچال آب میاوردی و می ریختی توش گفتم چرا آب می ریزی گفتی ببین مامان جون این ماشین تصادف کلده
من هم فایل منم( fireman) باید آتیشو خاموش تنم دیده ( دیگه ) همچنان که خونه رو داشته سیل می برده با موبایلت هم صحبت می کردی
-شلام
-شلام
- بیا ایندا آتیش گلفته
- ا ( e )
- آله
-کدا ؟
فایل انجینو بیالید
وای خدا بیا ایندالو ببین
کدا ؟
ایندالو ا اااا eeeeeeee
کوچکتر بودی اکثر فعل ها رو بصورت اول شخص مفرد میاوردی
اینا چی بودم؟ ( چی بودند )
ماشینا کجا بودم؟ ( کجا بودند )
بچه ها بیدارشدم ( بیدار شدند)
بعد یه مدت که یاد گرفتی اینجور شد
اینا چی بودنننننننننند بیدار شدنننننننننننند
وقتی حوصله کاری رو نداری :
آروین می خوای بیرون بریم؟ ( نخوام بیرون برم )
یه شعر بخون ( نخوام شعر بخونم )
# هر وقت تو آشپز خونه ام جنابعالی هم می یای و با سطل برنج ور می ری
همش می گی این برنجا رو بابا سهیدم ( بابا سعید )کاشته منم باید بلم تو مززعه بلنج بکالم
و مدام برنجا رو دست می زنی و اکثرا هم یه مقدارش می ریزه کف آشپز خونه برات گفتم که بابا سعید خیلی زحمت می کشه تا این برنجا درست شن ... ولی تو داری همشونو می ریزی و زحمتشو هدر می دی
آروین : نه مامان جون من خودم کشابلزم ببینین می خوام همشونو بکالم
جوجه آخه تو چقد یه دنده ای
دیگه ورود به اتاق پختو برات غدغن کردم یه روز که داشتم ظرفها رو میشستم کف آشپزخونه هم خیس شده بود
اومدی یه دوری زدی و می دونستی هیچ جوره نمی تونی بیای داخل در نهایت سلولهای خاکستریت کار خودشونو کردند یه پارچه دستت گرفتی و همچنان که پاهات بیرون چها رچوب در بودند پارچتو مینداختی داخل و خودتو پخش زمین مشغول خشک کردن جوری که تمام تنت به جز پاهات داخل بودند
و طلبکارانه گفتی
ببین اینجا چقد خیس شد نمی گی لیژ می خولی میفتی ؟
یه چیز دیگه هم هست گلم با تمام تلاشی که میکنم تا تمیز و مرتب غذا بخوری ولی هنوووووووووووووز موفق نشدیم نمی دونم تا کی باید همینجور شلم شوربایی غذا بخوری
# کوچکتر که بودی از صدای جارو برقی و همزن و مخلوط کن و... می ترسیدی الان شکر خدا اونا برطرف شدن ولی از صدای بلند که از ساختمونهای در حال ساخت اطراف می یاد همچنان می ترسی
می گی خیلی وحشتناک بودن چقدر تسناکن از وقتیکه با بابایی کنار ساختمونا واستادی و از نزدیک کارگرا ورو دیدی که چطور خونه درست می کنند یه مقدار زیاد ترست ریخته
# تو بازیهات اینجور صحبت می کنی :
یه گلگ بد دنس شیاه ( گرگ بدجنس سیاه ) اومد منو خولد
یه پسه ( پشه ) که خیل هم ناقلا بود اومد منو نیس زد
# مامان جون من خیلی قویم مثه بابا شما چی ؟ خانوما هم قویند؟ دستاتو هم 90 درجه می بری بالا و مشت می کنی نگا به بازوهات میندازی که مثلا خیلیی قوی هستی
البته خداییش خیلیییییییییییییی هم زورت زیاده ( ماشالله )
# جوجه فکولیه من،عسلچه شیرینم عاشق اینجور صدا کردناتم
نشیم خانوم، خانومم دوشت دالم عااااااشختم
بابا هم حرصتو در می یاره می گه نسیم خانوم، خانومه منه مال خودمه
آروین : نه خانومه منه بعد می ری قاب عکسی رو که تو شکمم بودی رو می یاری می گی ببین مال منه
بابا میگه نسیم خانوم مامانته
تو با حرص می گی هم خانوممه هم مامانمه هم زنمه
# وقتی ازمون سوالی می کنی به هیچ طریقی نمیشه گولت زد اینقدر سماجت می کنی که به اون چیزی که می خوای برسی و هیچ چیز غیر واقعی رو هم قبول نمی کنی
گل پسرم، همش تو تخیلاتت، داری برامون چیز، میز می خری
مامان جون می خوام بلم از طلا فلوشنده بلات گلدن بند بخلم می خوام دست بند پابند شکم بند طلا هم بخلم
ماشین صولتی دوست دالی می خوام بلات بخلم تو کالتم پول دالم ؟ می گم چقدر پول داری ؟ هزارتومن
مامان جون تخم ملغ دالی ؟ شیل دالی ؟ ماهی دالیم ؟
وقتی هم با بابایی می ری خرید وقتی در و باز می کنی با شوق زیاد منو صدا می کنی بیا ببین بلات چی خلیدم همه لو بلا شما خلیدم
قربوووووووووووووووون مرد کوچولوی با مسئولیتم بشم من
*** آروین جون گلم ، مامان جون می خوام از این به بعد گاهی یه سری اخبار روز دنیا رو برات بنویسم تا وقتی بزرگ شدی و این خاطراتتو می خونی بدونی حدودا دور و برت چی می گذشته دلبرکم ... می دونم که خیلی خوشت می یاد
مثلا
**** تیم ملی والیبال مردان ایران قدرتمند ترین تیم آسیاشدند
**** آلمان قهرمان جام جهانی فوتبال 2014 شد
**** لیونل آندرس مسی بهترین بازیکن فوتبال جهان کاپیتان تیم ملی فوتبال آرژانتین ( بازیکن مورد علاقه سروشی )
**** قیمت سکه 955 هزار تومن
****قیمت هر گرم طلا 18 عیار 97400
****قیمت هر بشکه نفت ایران
****قیمت جهانی نفت 119 دلار در هر بشکه
قیمت یه بطری شیر پاکتی 1.5 لیتری 3000تومان
****قیمت یه قرص نان بربری 350 تومن
**** قیمت بنزین هر لیتر 1000 تومان
**** جدیدترین مدل گوشی سونی 2014 اکسپریا هونامی
****رتبه بندي برترين تبلت هاي سال 2014
1. آيپد اير ipad Air
2. آيپد ميني 2 رتينا
3. گوگل نكسوس 7
4. سوني اكسپريا تبلت z
5. ال جي جي پد 3. 8
# مدرنترین خودرو 2014
1- جاگوار هیبرید سوپر کار ( قیمت: 1.1 میلیون دلار)
2- پاگانی هوآیرا ( قیمت: 1.1 میلیون دلار)
3-مک لارن -F1 (قیمت: 1.1 میلیون دلار)
4-بوگاتی ویرون سدان(قیمت: 1.4 میلیون دلار)
5- مرسدس مک لارن
SLR استرلینگ موس (قیمت: 1.7 میلیون دلار)
6-لامبورگینی سستو المنتو (2.9 میلیون دلار)
حالا بفرما اینهم بقیه عکسات
عااااااااشقتم عشق کوچولوی نازم
آروین گلم به خاطر ِ تو هم شده
هميشه آبي مي مونم
به خاطر ِ تو هم شده تمام ِ روزهاي بعد از اين
مهربانتر خواهم شد
دلم ميخواد تا همیشه
دستهاتو بگيرم
سرت را روي دامنم بگذاری و بخوابی و من موهای نرم و نازتو نوازش کنم
و برایت لالایی بخونم
بهانه بگيري و من كلافه شم
بريزي ...
بپاشي ...
و من حرص هايم را سر ِ بيخيالي
خالي كنم...
دعا ميكنم
تو زودتر بزرگتر شی
ميخوام به خورشيد بگویم
تو پر نورترينی
تو زيبا تري
به دنيا بگویم تو براي من
از هر چيز ِ ديگر مهم تري!
دعا می کنم که هیچگاه
چشمهای زیبایت را در انحصار قطره های اشک نبینم
و تو برایم دعا کن
ابر چشم هایم، همیشه برای تو ببارد
دعا می کنم که
لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم
دعا می کنم
دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد
همیشه از حرارت عشق گرم باشد
دعا می کنم
که گل های وجود نازنینت هیچگاه پژمرده نشوند
برای شاپرک های باغچه ی خانه ات دعا می کنم
که بال هایشان هرگز محتاج مرهم نباشند
برای خورشید آسمان زندگیت دعا می کنم
که هیچگاه غروب نکند
و بدان در آسمان زندگیم تو تنها خورشیدی
خدایم ، خورشید تابان زندگیم را محافظت کن
مبارکتتتتتتتتتتتتتتتتتتت قند تو قندون من