عکسهای تابستونی سری 2
عکسهای تابستونی سری 2 کنارم هستی آروینم دل تنگت میشم هر لحظه
خودت می‌دونی عادت نیست فقط دوست داشتنه محضه
کنارم هستی و بازم بهونه هامو می‌گیرم
میگم وای چقد سرده میام دستاتو می‌گیرم
می دونم که می دونی ، چقد دوست دارم
می دونم که می دونی ، هر لحظم تو شدی
ولی می خوام بازم بگم
بگم که چشمات دنیامه
آغوشت آرامشمه
شونه هام تکیه گاته
این دلاویز ترین شعر جهان را همه وقت
نه یکبار به ده بار که صد بار هزااااااااااااااااااااااااااار بار بگو
دوستم داری ؟ را از من بسیار بپرس
دوستت دارم را بامن بسیار بگو
دوستت دارم دوستت دارم
دوستت دارم دوستت دارم
فوتبالیست کوچول خودم
چه لذتی از این بالاتر که یه پدر با پسرش فوتبال بازی کنه و همش گل بخوره 
دایی ایمان مهربونم و زن دایی مژده جون ماهم و داداشی خووووووووووووووووووووووودم که خیلی دوسشون دارم 
سام کوچولو پس کی بزرگ میشی باهام بازی کنی ؟
از بابایی که بردم حالا نوبته داییمه
نوش جووووووووووووووووونت خوشگلم
عمه قربوووووووونت بشه که اینقده ماهیییییییییییی 
در جستجوی گاچ ( قارچ )
پس گاچها کجا هستند ؟
آروینی خیلی بهمون خوش گشت ...
هر شب قبل از خواب اتفاقهای خوب روزمونو مرور می کنیم
وقتی ازت پرسیدم مامانی از جنگل خوشت اومد گفتی بلهههههههههههه
گفتم می تونی بگی تو جنگل چی دیدی ؟ جنگل چی داره ؟
تو با هیجان زیاد صداتو کلفت کردی گفتی کباااااااااااااااب آتیییییش ودووووووووووود آتیش نشانی بیاد خاموش کنه مثه نی نی نی
یعنی شکمووووووووی من اییییییییییییینهمه دررررررررررررررررررررخت به چشای خوشگلت نیووووووووومدند ؟
کپل پای من دیگه دنتو با پسته ord می دی ...
قربون یکی یه دونه خودم که داره به سامی جونش حروف انگلیسی رو یاد می ده 
یکی یکی هم می خوای بدی دستش...
به زور متوصل میشی ...
نا گزیر می ذاریش تو جیبش ...
چه ست هم کردند ...
می خوای بهش به به بدییییییییییییییییییی
خب دوتاییتون هم به ورزش احتیاج دارید ...
اید
پسرک شیرین 2 ساله من که مثله مامانیش عاشق نقاشیه
چی بگم ...
یه روز که 
برای خودت یه رفیق پیدا کردی
شما و پارسا کوچولو حسابی باهم بازی کردید
جدیدا به مامانی می گی مامانییو
مامانییو نگاه کن بگ ( برگ ) پیدا کردم
داستان کدو قلقله زن به روایت تصویر
یکی بود یکی نبود...
چه حس خوبیه، اینکه تو هستی
عاشق تر از خودم، پیشم نشستی
عادت می دی منو، به مهربونیات
تا من نفس نفس، دیوونه شم برات
چه حس خوبیه،اینکه با منی
اینکه به روی من، لبخند می زنی
اینکه به فکرمی، به فکر من فقط
هر چی نگات کنم، سیر نمی شم ازت
چه حس خوبیه، شیرینه لحظه هام
شادم کنار تو، همینو من می خوام
مراقبی یه وقت، من بی قرار نشم
سنگ صبورم، که غصه دار نشم
با تو به زندگیم، دلخوشی اومده
خوشبختی منو، چشات رقم زده
چشات رقم زده
چه حس خوبیه اینکه تو هستی
خدایا نازنین پسرمو به تو می سپارمش
خیلی دوستون داررررررررررررم میبوسمتون
انشاله زودتر راه بیفته و بشه همبازی آروین جون
