آی بازی ،شادی ، خنده ... آروین میشه برنده ...
آروین جونی ، از این روروئکت وقتی کوچیک بودی زیاد استفاده نکردی چون چرخاش کوچیک بودند و نمی تونستی روی فرش حرکتش بدی ... همون موقع مامان فاطی مهربون برات یه روروئک دیگه با چرخهای بزرگ گرفت و این روروئکت بی استفاده موند خیلی دلم سوخت چون دوست داشتم از همه وسیله هات بخوبی استفاده کنی ...
...تا اینکه یه روزی داشتم کمدتو تمیز می کردم چشمت به چرخاش افتاد و با خوشحالی گفتی : ماشینه ، ماشینهای بزلگ ( بزرگ ) مامان می خوامت ( مامان می خوامش )
من هم برات آوردمش پایین و رفتی توش و حسابی بازی کردی از این اتاق به اون اتاق و الان دیگه جزء اسباب بازی های فابریکته
از این بازی هم خیلی خییییییییییییلی خوشت می یاد
میشینی تو ماشینت بعد من می چرخونمت البته همینجووووری که نه ..... اول شما ژتونتو می دی و اونهم 2تا ماچه گنده ست یکی این لپ ، یکی اون لپه مامان جونی .
بعد من هم می چرخوووووووووووونمت و 2 تاییمون کیف می کنیم و می خندیم
کلوچه شیرین من ... اینقده کپلی شدی که همش همه جا گیر می کنی ...
فدای ذوق کردنت عزیزم . قربووووووووونت که خنده هاتو اینجور نگه می داری ...
الهی عزیزم همیشه گل خنده رو لبهای خوشگل و نازت بشینه
مامان نشیم آروین بگل می خواد
هر وقت نشد شهر بازی بریم باید شهر بازی رو بیاریم خونمون ....
مهم اینه که همیشه خندون و خوشحال ببینیمت
شکموی منتظر ...
کی دلس ( درست ) میسه ؟ باس کنن ( باز کنم )
نوش جوووووووووووونت
گوارای وجودت عشق من
ناقلای مامان ، تا دلت می خواد می خوری بعد به فکر اضافه وزنت میفتی ....
رفتی سبداسباب بازیتو آوردی خالیشون کردی رو نوار تردمیل و ازاین جابجایی کلی ذوق کردی و برات جالب بود و هی خم میشدی ببینی زیرش چیه ؟...
این هم یه استفاده دیگه از این وسیله قابل توجه سازندگان محترم اسباب بازیهای کودکان
اینجا داری برامون نی نای نانای می کنی ....
اوووووووووووووووووووه قربون رقص مردونت ....
هر شب داریم می خوابیم میگی : مامان ، فلدا ( فردا ) خمیل دندون بازی کنیم ؟ مامان هم بهت میگم: چشم عزیییییییییزم خمیر بازی می کنیم نه خمیر دندون
پسر خوشگل من هر خمیری که خمیر دندون نیست ....
سامی هم تو بازیهات داداش کوچولوته
هر وقت دارم لباستو عوض میکنم میگی لباس سامی لو هم عبض کن
میگذاریش تو ماشینت و سواریش می دی اما همچین که نوبت تو میشه پرتش می کنی اونور می گی من بچینم (بشینم ) ...
مامان هم بهت می گم باید با سامی جون مهربون تر باشی .
این هم مراحل سوار شدنت ...
خوب معلومه وقتی سرو ته سوار میشی چی میشه ...
گیل کدم ( گیر کردم ) کمک کممممک
وقتی هم که بیرونت می یارم می گی نجات پدا کدم ( نجات پیدا کردم ) فدات بشم اینقه خوش زبونی
از این وسیلت هم خیلی خوشت می یاد و کلی باهاش کیف می کنی و انرژیت تخلیه میشه ...
من هم همیشه از بپر بپر خوشم می یومد .کوچیک که بودیم هر وقت می رفتیم خونه مامان بزرگم با بچه ها، پسر خاله ها و دختر خاله هام روی رختخوابهای مامان بزرگ بیچارم کلی بالا و پایین می پریدیم وبازی می کردیم یادش بخیر چه دوران شیرینی بود چه زود گذشت ...
درست کردن چه سخت و خراب کردن چه آسون
پنگوئن رو ارگتو دیدی و به مامانی داری نشون میدی که این همینه
مامان هم برات تمام ستشو آوردم تا تو بیشتر ذوق کنی گاهی تو برنامه کودک تلویزیون ، سرسره ، چرتکه یا اسباب بازی هایی رو نشون میده که نمونشو داری با ذوق و شوق بسیار می ری می یاریشون و بهمون نشون می دی که اینها همیییییییییییییییییییینن
بدون شرح ...
پسر تمیزمون هر شب با بابا جونیش می ره و مسواک می زنه چون می دونه که باید خیلی مواظب مرواریدهای قشنگش باشه
داری بهمون نشون میدی که تمیس شدن ؟
نازنین پسرم
روشنیه نور دو چشمان منی
بهترین هدیه ای از جانب یزدان منی
پسرم تاج سری مونس تنهایی ما
روح من جان من شادیه دوران منی
آروینم شادی تو موجب آرامش ماست
شادمان زیست که تو جان و جانان منی
دوستت داریم
دوستت داریم