چهار شنبه سوری
چهارشنبه سوري آخر ساله زمستون ميره بعدش بهاره
اين جشن بزرگ از نياكانه از نياكان پاك ايرانه
آی بته بته بته یادت نره این هفته
مامان و بابا بته ميارن وسط حیاط آتیش می زارن
بچه ها می یان از روش میپرن تا این گفته رو از یاد نبرن
سرخی تو از من زردی من ازتو
با خاله تبسم و بابا عیسی و مامان فاطی مهربون رفتیم شهرک دریا کنار ویلای بابا عیسی جون اینا ( بابای مامانی )
کلی قدم زدیم و یاد و خاطرات کودکی برامون تداعی شد
یه سالی چهارشنبه سوری ، مامان نسیم با دوستش رکسانا که خیلی دلم براش تنگ شده رفتیم قاشق زنی خونه خانم شهلا ریاحی که اون موقع تو خیابون هشتم ویلا داشتند ، کاسه مون پر شد از آجیل و تنقلات ، چند تا شاخه گل هم بهمون عیدی دادند . خیلی شب خوبی بود . یاد اون شبهای خوب و به یاد ماندنی بخیر
آروین و خاله تبسم
آروین و مامان نسیم
آروین و مامان فاطی
شام هم سبزی پلو با ماهی داشتیم که جای همگی مخصوصا جای بابا رضا جون مهربونم که دلمون براش یه ذره شده خالی بود .